رویکرد سنتی به رهبری به بهترین وجه به عنوان پیگیری و حفظ قدرت بر مردم توصیف می شود. با این حال، این موثرترین روش نیست. پارادایم “رهبری از طریق” مدیران میانی و کارمندان همه سطوح را درگیر می کند، به طوری که رهبری یک تلاش مشترک است که باعث می شود همه احساس ارزشمندی، دیده شدن، و به نوبه خود، انگیزه بیشتری داشته باشند. در پارادایم هدایت از طریق، روح، قلب و ذهن رهبری سه بعد در یک بعد هستند. بدون ذهن، روح و قلب ممکن است تعهد و تعهد ایجاد کند، اما برای بسیج آن در جهت درست تلاش می کند. و بدون روح و قلب، ذهن ممکن است به سمت پارادایم “قدرت بر” جذب شود. هر کسی که می خواهد کار رهبری را انجام دهد – و آن را به خوبی انجام دهد – باید به روح، قلب و ذهن خود توجه کند و یاد بگیرد که با آن رهبری کند.